Web Analytics Made Easy - Statcounter

در مراسم معرفی کتاب «یک محسن عزیز» جمعی از دوستان شهید وزوایی به خاطره‌گویی درباره این شهید پرداختند. ۱۸ آذر ۱۳۹۸ - ۰۹:۴۹ فرهنگی ادبیات و نشر نظرات - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرگزاری تسنیم، کتاب «یک محسن عزیز» روایتی مستند از زندگی شهید محسن وزوایی با حضور محسن مومنی شریف رییس حوزه هنری، عبدالحمید قره داغی مدیرعامل انتشارات سوره مهر، مجدالدین معلمی معاون هنری حوزه هنری و جمعی از همرزمان، دوستان و خانواده این شهید در تالار سوره حوزه هنری بازمعرفی شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در ابتدای این مراسم شفیعی از همرزمان شهید وزوایی به خاطره‌گویی از رشادت شهید در تصرف ارتفاعات بازی دار پرداخت. وی در سخنانی با بیان اینکه شهید وزوایی در تمام عرصه‌های دفاع از انقلاب و جنگ تحمیلی نفر اول بود، گفت: زمانی از شهید وزوایی درخواست کردند که به وزارت نفت بروند و مسئولیتی را برعهده بگیرند که این شهید در جواب گفت اولویت و وظیفه اول ما خدمت در جبهه‌هاست؛ چه با سِمت و چه بی‌سِمت.

شفیعی ادامه داد: محسن عزیز انسانی خط‌شکن بود و در هر عملیاتی که حضور داشت در نوک پیکان حمله قرار داشت.

محسن مؤمنی شریف، رییس حوزه هنری، هم در سخنانی با بیان اینکه شهید محسن وزوایی در کتاب «یک محسن عزیز» به صورت کاملاً زنده توصیف شده است، اضافه کرد: درباره شهید وزوایی آثاری منتشر شده و مستنداتی وجود دارد اما خصوصیت اصلی این کتاب این است که از زاویه‌ای کاملاً جدید به این شهید بزرگوار پرداخته است. خانم غفارحدادی از زاویه نهاد خانواده کوشیده به روایت شهید وزوایی بپردازد و همین باعث شده این کار یک اثر ویژه و ارزشمند در عرصه ادبیات دفاع مقدس باشد.

رییس حوزه هنری اظهار داشت: با اینکه بیش از 30 سال از شهادت شهیدان دفاع مقدس می‌گذرد، اما به محض انتشار آثاری در رابطه با این عزیزان، نسل جوان امروز به راحتی با این آثار ارتباط برقرار می‌کند. خواندن آثاری همچون «یک محسن عزیز» برای آنانی که می‌خواهند با انسان انقلاب اسلامی آشنا شوند، مفید خواهد بود.

نمایی نزدیک از 13 آبان 58/ تسخیر لانه جاسوسی به روایت «یک محسن عزیز»

وی افزود: به عنوان یک مسئول فرهنگی از لشکر 10 سیدالشهدا استدعا دارم که همت کنند و حوزه هنری را در تدوین خاطرات قهرمانان این لشکر یاری کنند چرا که وظیفه همه ماست رشادت قهرمانان این لشکر را به نسل جوان ایران اسلامی منتقل کنیم.

 

فائضه غفارحدادی در این کتاب روایتی متفاوت از زندگی قهرمان نبردهای بازی‌دراز ارائه کرده است. او در این کتاب برای نخستین‌بار از نامه‌هایی استفاده کرده که شهید وزوایی، قهرمان داستانش سال‌ها برای خواهری که در آمریکا داشته، ارسال می‌کرده است؛ نامه‌هایی که بُعد دیگری از شخصیت شهید وزوایی را به نمایش می‌گذارد.

غفار حدادی تلاش کرده تا با جست‌وجو و یافتن راویان متعدد، روایتی نو از زندگی یکی از دانشجویان پیرو خط امام(ره) ارائه دهد که نقشی تأثیرگذار در برهه‌های مختلف تاریخ انقلاب و جنگ تحمیلی داشت. او در اثر جدید ضمن مطالعه کارهای گذشته، با پیدا کردن اسناد جدید و هم‌صحبتی با راویان متعدد که گاه برای اولین‌بار صورت گرفته، اثری خوش‌خوان ارائه کرده که برای همه به ویژه نسل جوان خواندنی است و لحظات شیرینی را رقم خواهد زد.

غفارحدادی در مقدمه این اثر درباره روش کار و شخصیت شهید وزوایی می‌نویسد: «روزی در میانه 18 سالگی شبیه ما بود. شبیه ما آدم‌های معمولیِ این روزها و نه حتی آدم‌های نسلِ خودش. می‌توانست خوش باشد و بی‌خیالِ همه‌چیز رشد کند و به پول و شهرت و هر چیزی که می‌خواست برسد. می‌توانست به تاریخ گره نخورد؛ در روزگاری که تاریخ، زیادی گره خورده بود. ولی افتاد به باز کردن یک به یک گره‌هایی که سر راه رشد کشورش افتاده بود و یا در لحظه می‌افتاد. استبداد، فقر، استعمار، جنگ. با دست، با دندان، با جان. یکی را که باز می‌کرد، گره کورتری جلوی راهش سبز می‌شد. عادت به کارهای سخت نداشت. اما آدمِ کارهای سخت شد. بس که امید داشت به حل مشکل‌ها و نمی‌ترسید از خطر کردن و ناامید نمی‌شد از شکست‌ها. گره‌ها جلویش غول می‌شدند و او از هفت خان می‌گذشت تا آن‌ها را باز کند و گاهی هفت وادی سخت را باید می‌گذراند که قسمتی از جغرافیای مردم را از دست بدقلقیِ تاریخ نجات بدهد. روزی که در میانه بیست و دوسالگی، از جانش برای باز کردن گرهی مایه گذاشت، اصلاً شبیه آدم‌های معمولی نبود. نه آدم‌های معمولیِ نسل خودش و نه آدم‌های نسل ما و نه حتی نسل گذشته‌اش. این کتاب شرح یک سفر چهار ساله است. چهارسالی که در آن کسی از یک آدم معمولی به یک قهرمانِ فراموش نشدنی تبدیل شده است. شرح یک سفر چهارساله جذاب و رو به رشد. یک سفرِ عمودی.

آنچه مرا به نوشتن این سفرنامه تشویق کرد، «نشناختن» بود. نشناختنِ کسی که رزومه‌اش می‌گفت یکی از بزرگ‌ترین و موفق‌ترین فرماندهان دوران جنگ بوده. اما چرا «شناخته شده» نبود؟ با این سؤال وارد زندگی محسن شدم و هرچه پیش‌تر رفتم، بیشتر دانستم که تاریخِ بی‌وفا به جبران دخالت‌های محسن، او را به دیار غفلت تبعید کرده...».

برای دریافت نسخه چاپی این کتاب اینجا کلیک کنید.

انتهای پیام/

R1013197/P/S4,35/CT12 واژه های کاربردی مرتبط ادبیات دفاع مقدس شهدای دفاع مقدس دفاع مقدس سوره مهر

منبع: تسنیم

کلیدواژه: ادبیات دفاع مقدس شهدای دفاع مقدس دفاع مقدس سوره مهر ادبیات دفاع مقدس شهدای دفاع مقدس دفاع مقدس سوره مهر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۰۲۳۲۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ماجرای هدیه و نامه شهید زاهدی به رهبر انقلاب چه بود؟

بعد از اولین مرحله‌ای که شهید زاهدی از لبنان بازگشت، در مراسم تودیع هدیه‌ای که به وی داده شده بود، آن را به رهبر معظم انقلاب تقدیم کرد.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، خانواده سردار شهید محمدرضا زاهدی نخستین بار نامه شهید زاهدی به فرمانده کل قوا را منتشر کردند.

بعد از اولین مرحله‌ای که شهید زاهدی از لبنان بازگشت، در مراسم تودیع، یک قبضه سلاح مینی یوزی به وی هدیه داده شده بود که ایشان، آن را به رهبر معظم انقلاب تقدیم کرد؛ متن نامه شهید زاهدی بدین شرح است:

«بسم الله الرحمن الرحیم

محضر مبارک امام المسلمین
حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای دامة برکاته
مولای عزیزم سلام علیکم و رحمة الله

بدین‌وسیله خالصانه‌ترین درودها را بر آن جانشین خلف خمینی کبیر (ره)، رهبر فرزانه‌ام می‌فرستم و از خداوند می‌طلبم تا نفس دارم سرباز آن نایب امام عصر (عج) بوده و در این راه چیزی جز شهادت موجب جدایی از آن عزیز نگردد.

اسلحه مینی یوزی که در مراسم تودیع اینجانب … به‌عنوان هدیه از طرف مسئول… تقدیم بنده شده بود، و آرزو داشتم شخصاً شرفیاب شده، تقدیم نمایم اما همیشه در این مدت با خود حدیث نفس داشتم و به خود اجازه ندادم وقت ولی امر مسلمین را از این بابت بگیرم.

لذا این هدیه ناقابل را با خالصانه‌ترین درودها و سلام تقدیم می‌نمایم.
ان‌شاء‌الله تعالی با قبول آن سرباز کوچکتان را بسیار خوشحال خواهید نمود.

تقاضای عاجزانه دارم این حقیر را از دعای خیرتان فراموش نفرمایید.
والسلام

زاهدی
۸۲/۰۱/۲۰»

کد خبر 750539

دیگر خبرها

  • مخبردزفولی نماینده شورای عالی انقلاب فرهنگی در دانشگاه آزاد شد
  • فرمانده کل سپاه پیام داد
  • فرمانده کل سپاه پیام صادر کرد
  • پیام تبریک فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به مناسبت فرارسیدن روز بسیج سازندگی
  • رفع محرومیت تنها با روحیه جهادی امکان‌پذیر است
  • رفع محرومیت با تفکر و روحیه جهادی امکان‌پذیر است
  • پیام سرلشکر سلامی به مناسبت روز بسیج سازندگی
  • سرلشکرسلامی: رفع محرومیت تنها با تفکر و روحیه جهادی امکان‌پذیر است
  • رفع محرومیت تنها با روحیه جهادی و عمل انقلابی امکان‌پذیر است
  • ماجرای هدیه و نامه شهید زاهدی به رهبر انقلاب چه بود؟